روانشناسی از روی رفتار و حرکات افراد

 

 

روانشناسی،شخصیت شناسی از روی رفتار و حرکات اشخاص، زمانی که دو نفر برای اولین بار همدیگر را ملاقات می کنند، به دنبال نشانه هایی برای شناخت شخصیت هم می گردند. از حالت دست گرفته تا شیوه جواب دادن به تلفن همراه، همگی راههایی هستند که به کمک آنها می توانید شخصیت طرف مقابل را تا حدودی تشخیص دهید.
 

حالت دست
شما می توانید از طریق حالت دست طرف مقابل، شخصیت او را تشخیص دهید. افرادی که حرکات دست زیادی دارند، معمولا افرادی قدرتمند با اعتماد به نفس بالا هستند که دوست دارند خودشان را در مقابل دیگران بیان کنند در حالی که آنهایی که زیاد هنگام صحبت کردن دست خود را تکان نمی دهند، افرادی کم رو و بدون اعتماد به نفس هستند که به دنبال ساده ترین راه برای انجام کارهایشان می گردند.

وقت شناسی
آیا دیر سر قرارتان رسده اید؟ این رفتار شما بر شخصی که منتظر شما مانده است، تاثیر منفی خواهد گذاشت. افرادی که وقت شناس هستند، افراد با انگیزه ای هستند که ساختار ذهنی منظمی دارند و برای لحظه به لحظه زندگی خود ارزش قائلند در صورتی که افراد وقت نشناس، افراد بی ملاحظه ای هستند که همیشه در حال دویدن به این طرف و آن طرف اند و تمام کارهای خود را در دقیقه 90 انجام می دهند.


 

ادامه مطلب

  • نویسنده : علی نظری
  • بازدید : 890بار
  • انتشار : سه شنبه 30 آبان 1396برچسب:, - 16:31

مجموعه ی کتاب های PDF روانشناسی منتشر شده 

به ادامه مطلب برید

  • نویسنده : علی نظری
  • بازدید : 6328بار
  • انتشار : شنبه 8 اسفند 1394 - 17:52

هفده خطایی که تقریبا اکثر انسانها با آن روبرو هستند و تمام مشکلات انسانها از این خطاهای ذهنی در زندگی روزمره استفاده می کنند و دچار چالشهایی در روابط میان فردیشان میشوند.

تفکرات منفی و نتایج آن بر زندگی افراد

۱) پیش گویی منفی: آینده را پیش گویی می کنید.که با پیش بینی فرق میکند. که اوضاع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است. مثلاً “در امتحان قبول نخواهم شد” یا “این شغل را به دست نخواهم آورد” .بدون شواهد پیامد رفتاری اش نا امیدی که میشود افسردگی و ترس میشود اضطراب

۲) ذهن خوانی : شما فرض را بر این می گذارید که می دانید آدم ها چه فکر می کنند بی آن که شواهد کافی در مورد افکارشان داشته باشید. مثلاً، “او فکر می کند من یک بازنده ام”.پیامد رفتاری اش میشود سوتفاهم

 

  • نویسنده : علی نظری
  • بازدید : 1874بار
  • انتشار : شنبه 8 اسفند 1394 - 17:33
تفکرات منفی

 

کدام اوّل بوده‌اند: مرغ یا تخم‌مرغ؟ کدام اوّل بوده‌اند: افسردگی یا افکار بدبینانه؟ من به پرسش نخست پاسخ نمی‌دهم امّا پاسخم به پرسش دوم ممکن است باعث تعجب شما گردد. 

در بسیاری از موارد، افسردگی در واقع حاصل افکار منفی است. هنگامی که اتفاق بدی روی می‌دهد، ما با افکاری از قبیل: «عیب از من است»، «من بدشانس هستم» یا «هیچ چیز هرگز به میل من پیش نمی‌رود»، شروع به سرزنش خود می‌کنیم. این افکار می‌تواند ما را در یک پلکان مارپیچی تا قعر افسردگی کامل فرو ببرد. بنابراین، همان گونه که ملاحظه می‌کنید «ما همانی هستیم که می‌اندیشیم». 


این مفهوم، اصول راهنمایی است که در پشت درمانِ شناختی قرار دارد، یکی از انواع روان درمانی­های شناختی در قرن بیستم توسط نظریه پرداز، آرون تی بک در سال 1960 میلادی مطرح گردید. اگر ما به یک چیز بارها و بارها فکر کنیم، کم‌کم شروع می‌کنیم به باور کردن این که آن چیز حقیقی است و واقعیت دارد. برای غلبه بر افسردگی باید این افکار خودکار را متوقف سازیم و آنها را با افکار واقعی­‌تر و مثبت­‌تری جایگزین کنیم. با خفه کردن افکار بد در نطفه، می‌توان جلوی افسردگی را پیش از آن که حتی آغاز شود، گرفت. 
در درمانِ شناختی، رایج­ترین تحریف­شناختی که در ادبیات علمی به آنها اشاره می شود 10 مورد زیر هستند که ما را به سمت افسردگی سوق می دهند. حال ببینید آیا شما خود متعلق به یکی از آنها می باشید.

تفکر همه یا هیچ :
جان به تازگی در محل کارش تقاضای ترفیع کرده است. امّا کار به کارمند دیگری که از او با تجربه ‌تر است داده می‌شود. جان خیلی دوست داشت که به این موقعیت شغلی دست یابد امّا اکنون حس می‌کند که هرگز ترفیع پیدا نخواهد کرد. او حس می‌کند که از نظر شغلی یک آدم کاملاً شکست خورده است.

 

تعمیم افراطی: 

لیندا خیلی تنهاست و غالباً اکثر وقتش را در خانه می‌گذراند. دوستانش به او پیشنهاد می‌کنند که برای صرف شام از خانه خارج شود و با دیگران ملاقات کند. لیندا فکر می‌کند که تلاش برای ملاقات کردن دیگران بی‌فایده است. او معتقد است که هیچکس واقعاً او را دوست ندارد و رفتار همه مردم ساختگی است.

 

  • نویسنده : علی نظری
  • بازدید : 1774بار
  • انتشار : شنبه 8 اسفند 1394 - 17:19